
بایک گفت:«تبهکاران فاشیست کاخ ریاستجمهوری ترکیه وقتی نتوانستند مقاومت مردمی را درهم بشکنند, بیش از پیش نیروی نظامی بکار گرفتند. البته, نتایج جنگ در کردستان هم همانند جنگ ویتنام خواهد بود».
مرکز خبر – فرات:بایک گفت:«تبهکاران فاشیست کاخ ریاستجمهوری ترکیه وقتی نتوانستند مقاومت مردمی را درهم بشکنند, بیش از پیش نیروی نظامی بکار گرفتند. البته, نتایج جنگ در کردستان هم همانند جنگ ویتنام خواهد بود».جمیل بایک, رئیس مشترک شورای رهبری ک.ج.ک دلایل جنگافروزی دولت ترکیه بر ضد کردها را مورد تحلیل قرار داد.بایک اظهارات داوداوغلو که گفته بود «یک سال است برای این جنگ تدارک میبینیم» را یادآور شد و گفت که مردم و جوانان برای مقابله با آن حملات دست به مقاومت زدهاند.مقاله تحلیلی این هفته جمیل باید از سوی روزنامههای «آزادی ولات» و «ینیاوزگور پلتیکا» منتشر شد که بصورت ذیل است:«در ترکیه آنچه همچنان بعنوان واقعیت مورد قبول قرار میگیرد, اظهارات مقامات دولت است. هنوز هم بسیاری اشخاص که خود را روشنفکر, نویسنده و روزنامهنگار مینامند, مقامات دولت هرچه بگویند و بفکرند, آنها هم همان را تقلید میکنند و بازتاب میدهند. حل مسئله کرد و ظلم بزرگی که در حق ملت کرد روا داشته میشود را نیست انگاشته و انگشت اتهام را بسوی جنبش آزادیخواهی ملت کرد دراز میکنند. برای اینکه جنبش آزادیخواهی کردها و ملت کرد را متهم سازند, به هر دری میزنند. نمیخواهند دولت خود را که بر درب خانهشان زده, ناامید بازگردانند و یا بیرون کنند. زیراآنها هم خوب میدانند که بیرون کردن آ.ک.پ هم بینتیجه است, لذا مقاومت ملت کرد را از روزنه دید دولت مورد تحلیل قرار میدهند و در مورد آن گفتگو میکنند. اگر تنها به این گفته بسنده کنند که «دولت میان تروریستها و مردم مدنی تفاوت قایل شود» باید بدانند که این سخنان پشیزی ارزش ندارد.
قبل از هر چیز باید همگان به ساز آ.ک.پ نرقصند. باید خطاب به او بگویند: تو گفتی حل مسئله کرد, تو گفتی روند صلح, تو مردم را با این وعده وعیدها مشغول کردی, چرا مسئله کرد را حل نمیکنی. کی مخاطب توافق کاخ دولماباغچه را که درها را بروی دیالوگ گشود, نیست انگاشت؛ کی گفت: مسئلهای به نام مسئله کرد وجود ندارد, طرفی درکار نیست و میز مذاکرهای وجود ندارد؛ کی به مدت 9 ماه است رهبر ملت کرد را که برای حل مسئله کرد شب و روز مبارزه می کند را با انزوای سنگین روبرو ساخته است؟ کی نتایج انتخابات 7 ژوئن را نیست انگاشت؟ عقلیت و سیاستی که امروز جنگ و درگیری را به اوج رسانده, دولت آ.ک.پ ترکیه است.
ملت کرد علیه سیاست عدم حل مسئله کرد و نیز علیه فشارها علیه خود چه باید میکردند؟ آیا میباید سیاست عدم چارهیابی را میپذیرفتیم؟ آیا میبایست همه روزه بازداشت و زندانیکردن جوانان, سیاستمداران, روسای مشترک شهرداریها, مردان وزنان را به بهانه دولتی که همانا «تأمین امنیت اجتماعی» است, قبول میکردیم و نسبت به همه چیز چشمپوشی میکردیم؟
آیا صدها دفتر تشکیلاتی حزب ه.د.پ به آتش کشیده نشدند؟ آیا شرکتها وکارخانههای کردها به آتش کشیده نشد؟ آیا کردها مورد شکنجه و ضرب وشتم شدید قرار نگرفتند؟ آیا درست بود که ملت کرد در مقابل این همه ستمها سکوت کند؟ مگر میشد تحت کنترل سازمان جاسوسی میت همهروزه بمبهایی میان مردم منفجر گردانده میشد و بر اثر آن صدها انسان بیگناه قتلعام میشدند؛ مگر میشد ملت کرد در قبال این همه ظلم سکوت کند؟ حل مسئله کرد به کناری, صدها جنگنده برای نابودی جنبش آزادیخواهی ملت کرد به گریلاها حملهور شده و میشوند , پس مگر میشود ملت کرد در قبال این مسئله سکوت کنند؟ قبل از آغاز حملات هوایی, مقامات ترکیه همهروزه روبروی دروبینهای خبری میگفتند «سرکوبشان میکنیم, نابودشان میسازیم», آنگاه ملت کرد چه انتخاب دیگری داشت؟
مسئله کرد لاینحل گذاشته شد. علیه ملت کرد به هر نوع ظلم و ستمی دست زده و میزنند. در رویارویی با این وضعیت اسفبار, آیا ملت کرد باید تسلیم میشد و یا حیات دموکراتیک و آزاد خود را بدست میآورد. هماکنون در بسیاری شهرها خودمدیریتیها از سوی مجالس خلق اعلام شده و سیستم خود را عملی میکنند. زیرا دولت ترکیه انکارگر است, زیرا مدام سخن «یک ملت, یک دولت, و یک کشور» را بر ضد خودمدیریتیها تکرار میکند و حمله مینماید. مقاومت مردم و جوانان اینگونه به اوج رسیده است. بطور خلاصه, اعلام خودمدیریتیها و گسترش مقاومت نتیجه عدم حل مسئله کرد و حمله دولت به مناطق خودمدیر است. تنها مسئول جنگ و درگیریهای کنونی, دولت ترکیه و حزب حاکم آ.ک.پ است که مسئله کرد را حل نمیکنند. سخنی جز این به معنای فکر و ذکر با مغز و ذهن دولت است.
ملت کرد میبایست در رویارویی با سیاست عدم حل و سرکوبها چه باید میکرد؟ در ترکیه نه دموکراسی حاکم است و نه در وضعیت کنونی راهحلی برای حل مسئله کرد پذیرفته میشود. در داخل و خارج مجلس ذهنیتی دموکراتیک وجود ندارد. ملت کرد هم در چنین وضعیتی البته که همانند سابق سر تعظیم فرود نیاورده و گردن زیر ساتور ظلم آنها نمیگذارد. در مقابل سیاست عدم حل و قتلعامها تسلیم نمیشود. در این راستا, خودمدیریتی بهترین پاسخ در مقابل سیاست عدم حل است. حتی گامی برای حل مسئله در مقابل سیاست بیچارگی نظام است.
حملات و جنگ چگونه شروع شد؟ داوداوغلو و وزرای دولت ترکیه مگر نگفتند «یک سال کامل برای این جنگ تدارک دیدیم»؟ حتی زودتر از یک سال جنگ را آغاز کردند و همه روزه عوامفریبانه ادعا میکنند که در راستای امنیت حمله میکنند. بدونشک مردم و جوانان هم علیه این حملات به مقاومت دست زدند. برای دفاع از خلق خود خندق خیابانی حفر کرده و سنگر ساختند. پس از اینکه نتوانستند با استفاده از پلیس و تبهکاران خود که آنها را نیروی ویژه مینامند, مقاومت مردم را به شکست بکشانند, ارتش را وارد میدان کردند. در سال 1960 وقتی ژنرالها نتوانستند در ویتنام مقاومت مردمی را به شکست بکشانند, بیش از پیش از نیروی نظامی, جنگنده, انواع سلاحها و بمبها استفاده کردند. تبهکاران فاشیست کاخ ریاستجمهوری ترکیه هم که توان رویارویی با مقاومت مردمی و شکست آن را ندارند, بیش از پیش نیروی نظامی و انواع سلاحهای سنگین استفاده میکنند. مسلما نتایج جنگ در کردستان هم همانند جنگ در ویتنام خواهد بود.
از سوی دیگر, اشخاص و گروههای زیادی وجود دارند که این مقاومت را بصورت ناجوانمردانه تحلیل میکنند. کسانی که این مقاومت مردمی را صرفا خشم جوانان عنوان کردهاند, باید متوجه بود که مقاومت را بیارزش جلوه میدهند. بدونشک جوانان کرد قهرمانانه مقاومت میکنند. جوانان کرد فدایی هستند. چه بسا همه روزه شعار «جوانان فدائیان آپو هستند» را سرمیدهند. لذا مقاومتی که هماکنون در حال پیشبرد است, در نتیجه خشم و نارضایتی جوانان به میان نیامده است. خودمدیریتیها از سوی مجالس خلق که جوانان هم بخشی از آن مجالس هستند, اعلام شدهاند. در این راستا, اگر بخوبی ارزیابی کنیم, میبینیم که مقاومت برای خودمدیریتیها در پی نارضایتی صرفا جوانان و بخاطر هیجان جوانی آنها و خشمشان شکل نگرفته است. این خلق بوده وهست که علیه سیاست عدم حل دولت آ.ک.پ و بر ضد حملات آن دولت تحت نام ساختگی برقراری امنیت, اما در راستای تحقق حیات دموکراتیک و آزاد , خودمدیریتیها را اعلام کردهاند.
بدونشک وقتی در منطقهای مقاومت فیزیکی صورت گیرد, در همانجا هم جوانان در صفوف مقدم جای میگیرند. 90 درصد نیروی گریلا هم جوانان هستند. البته که جوانان برای دفاع از خلق خود و آزادیهایش در جبهه مقدم جای میگیرند. لذا مقاومتی که امروزه شکل گرفته, تنها مقاومت محدود به جوانان خشمگین و ناراضی نیست, این مقاومت, مقاومت برای حیات دموکراتیک وآزاد یک خلق است.
ستونهای این مقاومت هم مادران ما و همه زنان کرد هستند. چهبسا دیگر, انقلاب کردها در همهجا , انقلاب زنان, بویژه مادران کرد است.
آنچه روی میدهد, نارضایتی صرفا جوانان خشمگین از دولت نیست, بلکه عظیمترین انقلاب مردمی در تاریخ جهان است. جوانان هم همچو نیروی فدایی این انقلاب در مقدمترین سنگرهای نبرد مقاومت میکنند».
پاسخی بگذارید