راهکارهای کاهش شکاف میان سطح اعتراضات کارگری و سطح سازمان یابی مستقل

از جمله محور مهمی که در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر امسال توجه به آن می تواند در بهبود شرایط مبارزه جنبش کارگری و رابطه اش با جنبش های هم سرنوشت حائز اهمیت باشد، دلایل و زمینه های گسترش شکاف میان سطح اعتراضات با سطح سازمان یابی مستقل و راهکارهای کاهش آن است.

 با فروکش اعتراضات مستقیم خیابانی خیزش ژینا در یک سال اخیر، حاکمیت فرصت را برای وارد ساختن ضربات هر چه بیشتر به تشکل های مستقل کارگری و کانون های صنفی معلمان، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، فعالین حقوق زنان و سایر بخش ها و لایه ها مناسب دید. نیروهای امنیتی کلیه فعالین و کنشگرانی را که از طریق فعالیت علنی در فضای مجازی و واقعی، شرکت در سخنرانی ها و قرائت بیانیه ها در تجمعات صنفی، انتشار مقالات انتقادی در شبکه های اجتماعی با مشخصات واقعی، و حضور سازمانگرانه علنی در جنبش مطالبه گری به سادگی مورد شناسایی قرار داده و برایشان پرونده سازی امنیتی کرده بودند را با برخوردهای خشن بازداشت و بازجویی کرده؛ به دادگاه کشانده و با احکام سنگین زندان، اخراج و یا تعلیق از کار از گردونه فعالیت های آزاد و سازمانگرانه به اجبار خارج کردند. اخراج و بازنشستگی اجباری۳۶ نفر از فعالان صنفی معلمان و صدور احکام ظالمانه بیش از۶۰ سال حبس تعزیری برای فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی در گیلان، همچنین احکام صادره برای سه عضو سندیکای شرکت واحد، چند نمونه از این برخوردهای سرکوبگرانه سازمان یافته است. ادامهٔ مطلب »

سرکوب فعالین کارگری در شرایط اعتلای جنبش مطالباتی مزد و حقوق بگیران

مجموعه خبرهای منتشر شده یک ماه اخیر در حوزه سرکوب فعالین کارگری، چنانچه برخوردهای امنیتی و سرکوبگرانه با معلمان را جداگانه بررسی کنیم، و یکی دو مورد استثنایی را کنار بگذاریم، به پیگرد و آزار و برخوردهای سرکوبگرانه با فعالین کارگری شناخته شده مربوط است. این فعالین یا در زندان هستند، یا سابقه زندان داشته و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی برای شان پرونده سازی کرده اند و یا در جنبش کارگری به عنوان فعالین کارگری شناخته شده هستند. ناگفته روشن است که داده های یک ماه اخیر از سرکوب فعالین کارگری برای داشتن ارزیابی دقیق از شیوه برخورد دستگاه سرکوب با فعالین جنبش کارگری اعم از شناخته شده یا ناشناخته کافی نیست و صرفا می توان به یک ارزیابی اولیه در این زمینه اکتفا کرد. با این تاکید، اشاره به سه نکته حائز اهمیت است:

اول: به نظر می رسد که احضار، بازداشت، پرونده سازی و یا آزار فعالین کارگری با هدف حفظ فشار بر این فعالین و خانواده های آنها، خنثی کردن دامنه تاثیرات حضور سازمانگرانه، تبلیغی و کنشگرانه در جنبش کارگری، تضعیف هر چه بیشتر روابط اجتماعی و کارگری این فعالین و جلوگیری از ارتباط آنها با اعتراضات رو به گسترش کارگری در شرایط اعتلای جنبش مطالباتی مزد و حقوق بگیران صورت می گیرد.عمق، شدت و دامنه سرکوب در تقلاست تا سطوح و لایه های مختلف این جداسازی میان فعالین کارگری و اعتراضات کارگری را تامین کند. ادامهٔ مطلب »

اعزام یگان ویژه برای درهم شکستن اعتصاب گسترده کارگری در ذوب آهن اصفهان

اعتراضات کارگران ذوب آهن اصفهان در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان علی رغم فشارهای امنیتی، روز یکشنبه دوازدهم آذرماه برای دومین روز متوالی ادامه یافت.  صدها کارگر ذوب آهن اصفهان روز گذشته در محوطه کارخانه  تجمع برگزار کرده بودند.

براساس گزارش ها مدیریت و حراست شرکت با همراهی نهادهای امنیتی تلاش کردند تا با ارسال پیامک‌های تهدید‌آمیز، احضار کارگران، تعطیل کردن برخی بخش‌ها، اضافه‌کار و اقداماتی از این دست مانع از تداوم اعتراض این کارگران شوند اما کارگران همچنان پیگیر خواسته‌های خود هستند.

ویدیوهای منتشر شده از تجمع روز یکشنبه  کارگران نشان می‌ دهد نیروی یگان ویژه برای مقابله با اعتراض کارگران وارد کارخانه شده  اما کارگران در طی اعتراضات شعارهایی چون «یگان ویژه با باتوم، دیگر اثر ندارد» سر داده اند.

خبر اعتراضات کارگران ذوب آهن اصفهان به دلیل شمار زیاد کارگران که در حدود سه هزار نفر بنا به منابع مطلع برآورد می شود، به خبرگزاری های حکومتی مثل فارس نیز راه یافت.

این اعتصاب در تداوم اعتراض نسبت به عدم رسیدگی به خواسته‌های‌ کارگران ذوب آهن انجام شد و کارگران پس از راهپیمایی در محوطه‌ کارخانه، در مقابل ساختمان مدیریت تجمع کردند. ادامهٔ مطلب »

با سازماندهی مقاومت و اعتراض جمعی، با تشدید سرکوب و اعدام مقابله کنیم

اتحاد کارگران انقلابی ایران: ماشین سرکوب، زندان و اعدام از سوی جمهوری اسلامی در هفته های اخير بر سرعت خود افزوده است. در روزهای اخیر ده‌ها شهروند در سراسر کشور دستگیر شده و ده‌ها نفر هم طی ماه جاری اعدام شده اند که برخی از این اعدام شدگان زندانی سیاسی عقیدتی بوده و شماری نیز از میان زندانیان عادی بوده اند.
سیاهه برخی از دستگیر شدگان در روزهای اخیر چنین است: زهرا سعیدیان‌جو، خواهر میلاد سعیدیان‌جو، از جانباختگان جنبش زن، زندگی، آزادی در ایذه، برای سومین بار توسط نیروهای امنیتی در این شهر، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. بازداشت وی به فاصله سه روز به سالگرد جانباختن برادرش انجام گرفته است. یک شهروند اهل سردشت به نام کیوان دهقان تنها سه روز پس از بازداشت در زندان این شهر زیر شکنجه ماموران امنیتی کشته شد. نسیم طواف‌زاده و هلاله ناطقه، دو روزنامه‌نگار و فعال محیط زیستی، در رشت به همراه ده‌ فعال مدنی زن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. شقایق مرادی، شهروند ساکن تهران طی هجوم شماری از نیروهای امنیتی بازداشت شد. فرشید حسن‌زهی، جمشید حسن‌زهی، دو معترض بلوچی که در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی بازداشت‌ شدند، در دوازدهمین ماه بازداشت شان از سوی دستگاه قضایی به ترتیب به اعدام و حبس ٢۵ ساله محکوم شدند. یک شهروند ساکن تهران به نام مهناز طراح توسط نیروهای امنیتی، برای بار دوم همراه با خشونت شدید بازداشت و به دادسرای اوین منتقل شد. عثمان اسماعیلی، فعال کارگری اهل سقز که پیشتر بە ١۶ ماە حبس تعزیری محکوم شده بود، جهت اجرای حکم، بازداشت و به زندان مرکزی این شهر منتقل شد. اصغر امیرزادگان، معلم و فعال صنفی فرهنگیان اهل فیروزآباد استان فارس، پس از احضار، جهت اجرای حکم حبس بازداشت و به زندان فیروزآباد منتقل شد. ادامهٔ مطلب »

احکام ظالمانه قضایی، انتقام جویی کورعلیه معلمان آگاه و دلسوز

اتحاد کارگران انقلابی ایران:ماه‌هاست وزیر جدید آموزش و پرورش که رسالت خود را قلع و قمع و تصفیه معلمان متعهد و دلسوز کشور کرده، در همراهی و همکاری با قوه قضائیه شمشیر را از رو بسته وهر روز احکام تازه ای بر علیه بهترین معلمان کشورمان صادر می کنند. در تازه ترین این اقدامات، شعبه ۳۷ دادگاه تجدید نظر استان فارس دهها سال زندان برای فعالین و اعضای انجمن صنفی معلمان  فارس صادر کرده است. 

در این احکام ظالمانه افشین رزمجویی، ایرج رهنما، اصغر امیر آزادگانی و محمد علی زحمتکش به پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال محکوم شده اند. مژگان باقری به مدت دو سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال و زهرا اسفندیاری و عبدالرزاق امیری به دو سال حبس تحت نظارت سامانه های الکترونیکی پابند در محدوده یک هزار متری از محل سکونت و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی به مدت دو سال و غلامرضا غلامی کندازی به سه اتهام اجتماع و تبانی، عضویت در گروههای معاند و فعالیت تبلیغی علیه نظام مجموعا به ده سال حبس، دو سال ابطال گذرنامه، دو سال تبعید در بیرجند و دو سال منع فعالیت در فضای مجازی محکوم شد. ادامهٔ مطلب »

«پیام به ما دقیق رسیده است… خفه میکنیم!» – هوشنگ گلشیری، در خاکسپاری محمد مختاری   نوشته ای از رضا شهابی و‌ کیوان مهتدی

مرور آثار هنرمندان بزرگ، کتابی است که وضعیت اجتماعی و تحولات فکری یک جامعه در آن تجلی مییابد. داریوش مهرجویی یکی از آن هنرمندان است که در تمام دوران کار خلاقه ی خود در این گرهگاه راهگشا بوده است، به گونه ای که نه بیان مسائل اجتماعی او را از مسئولیت کار خلاقه و انتقادی معاف کرده، و نه چنان غرق تجربه های هنری شده که نسبت به وضع موجود بی تفاوت باشد.

در این کارنامه پربار شاهد فیلم «دایره ی مینا» هستیم، جایی که فرودستان جامعه باید خون خود را تقدیم نظام خون آشام تبعیض و نابرابری کنند؛ همچنین همکاری دیگر او با غلامحسین ساعدی در فیلم «گاو» که یکی از مهمترین تجلی های بیگانگی زحمتکشان در عرصه هنر به حساب می آید، و تنگناهای بقای آن ها را نشان می دهد؛ «اجاره نشین ها» که بیانی است پرشور و همدلانه از یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی ما یعنی حق به مسکن؛ در ادامه، «هامون»، «پری»، «لیلا» و «درخت گلابی» ضمن تأکید بر دغدغه های روشنفکرانه، فردی، و هنری در واقع مکانیسم دفاعی هنرمند در دورانی هستند که تلاش می شد از مسائل اجتماعی سیاست زدایی شود؛ سپس به «بمانی» میرسیم، به ریشه ای ترین مشکل زمانه ی ما یعنی تبعیض و ستم بر زنان و پیامد هولناک آن در خودسوزی این زنان که راهی جز شعله ور کردن بدن خویش برای نشان دادن این ظلم ندارند؛ «مهمان مامان» نیز به نوبه خود بیانی شاعرانه از شکاف طبقاتی ارائه میدهد؛ اما شاید امروز هیچ فیلمی در کارنامه داریوش مهرجویی به اندازه «علی سنتوری» در ذهن جوانان باقی نمانده باشد، زیرا یکی از فراگیرترین مسائل جامعه ما یعنی اعتیاد را بدون افتادن در دام کلیشه ها به تصویر می کشد. ادامهٔ مطلب »

شعله ور شدن آتش جنگ ویرانگر در نوار غزه

اتحاد کارگران انقلابی ایران: زخم باز و التیام نیافته ناشی از اسارت و آوارگی و سرکوب مستمر و نظام یافته فلسطینی ها به دست رژیم مذهبی – نژادی اسرائیل دوباره سرباز کرد و جنگ تازه خونین خاورمیانه وارد سومین روز خود شده است. اسرائیل در دو روز گذشته بی وقفه غزه را بمباران کرده و حماس با پرتاب صدها راکت و حملات زمینی و حتا دریایی به شهرهای اسرائیل حمله کرده است. تعداد قربانیان این  جنگ وحشیانه افزایش یافته و غیر نظامیان زنان و کودکان بی گناه که هیچ ربطی به سیاست های جنگ طلبانه ندارند، از هر دو سو کشته می شوند که بدون شک وجدان هر آدمی را می آزارد. هر دو طرف از ادامه ی جنگ تا پیروزی و نابودی طرف مقابل صحبت می کنند. فعلا چشم اندازی برای پایان این جنگ دیده نمی شود.

ارتش اسرائیل روز دوشنبه اعلام کرد به صدها هدف حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه در طول شب گذشته حمله کرده و چهار لشکر رزمی را به جنوب فرستاده است. سخنگوی ارتش گفته جنگ در هفت یا هشت نقطه نزدیک غزه ادامه دارد. سخنگوی حماس اعلام کرد افراد این گروه همچنان به نفوذ خود به داخل خاک اسرائیل ادامه می دهند.

حملات هوایی اسرائیل روز یکشنبه به بلوک های مسکونی، تونل ها، و خانه های مقامات حماس در غزه صورت گرفت. وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد بیش از ۴۰۰ نفر از جمله ده ها کودک کشته شده اند

سخنگوی ارتش اسرائیل از فراخواندن حدود ۱۰۰۰۰۰ سرباز به خدمت خبر داد و گفت: وظیفه ما این است مطمئن شویم در پایان این جنگ، حماس دیگر هیچ گونه توانایی نظامی برای تهدید غیرنظامیان اسرائیلی نخواهد داشت و علاوه بر آن، همچنین باید مطمئن شویم که حماس بر نوار غزه حکومت نخواهد کرد. ادامهٔ مطلب »

آرمیتا گراوند در اغما: صف آرایی مردم در برابر سرکوبگران

اتحاد کارگران انقلابی ایران: آرمیتا گراوند، دختر نوجوان ۱۶ ساله، دانش‌آموز کلاس یازدهم، روز یکشنبه دهم مهرماه ۱۴۰۲ پس از ضربات “حجاب بان” ها در مترو نقش بر زمین شد و در حالت بیهوشی به بیمارستان فجر منتقل و از آن روز در کما به سر می برد.

نهادهای امنیتی علت به کما رفتن آرمیتا را «‌اُفت فشار» اعلام کرده‌اند. حاکمیت بدون انتشار فیلم های درون واگن مترو تصاویری از بیرون مترو را منتشر کرده و در روز ۱۱ مهر ۱۴۰۲، خبرگزاری ایرنا تصاویری را از گفتگو با والدین این دختر نوجوان منتشر کرده است. یعنی به عبارتی از آن ها اعتراف تلویزیونی گرفته اند تا از زبان مادر او بگویند علت زمین خوردن آرمیتا افت فشار خون بوده است. بعدا مادر آرمیتا را دستگیر کرده و بیمارستان فجر را به محاصره نیروهای خود در آورده اند . بیمارستان توسط لباس شخصی های امنیتی محاصره شده و تمامی ملاقات ها را لغو کرده و به دستگیری بستگان و دوستان دانش آموز او، ضبط تلفن های همراه برای جلوگیری از انتشار عکس ها و فیلم های لحظه وقوع جنایت، پرداختند. 

مریم لطفی، خبرنگار شرق، که روز دوشنبه ۱۰ مهر پس از انتشار اخبار مبتنی بر ابهام در وضعیت آرمیتا گراوند به بیمارستان فجر رفته بود تا گزارش تهیه کند، را نیز دستگیر کرده و مانع تهیه گزارش او شدند. ادامهٔ مطلب »

افزایش فشارها و سرکوب‌ دانشجویان در شروع سال تحصیلی جدید

اتحاد کارگران انقلابی ایران: شروع سال تحصیلی جدید در دانشگاه‌ها، همراه بود با افزایش فشارها و سرکوب‌ دانشجویان در داخل دانشگاه‌ها. روز دوشنبه سوم مهر، ویدئویی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که نشان می داد چگونه افراد امنیتی و خودروهای متعلق به آنها در محوطه پردیس مرکزی و صحن داخلی دانشگاه تهران، ضمن پخش نوحه و سرودهای حکومتی،  دانشگاه را محل جولان خود قرار داده اند و گویی این نیروها به محل جنگ اعزام شده اند. دانشگاه محل مقدسی است برای کسب علم و دانش نه صحنه جنگ آن گونه که امنیتی ها، آرایش نظامی به خود گرفتند. گرچه همین آرایش نظامی به خوبی گویاست که تا چه حد در دانشگاهها و میان دانشجویان منفور و منزوی هستند و به زور سرکوب حراست و داغ و درفش و آرایش نظامی می خواهند دانشگاه را تحت کنترل بگیرند. در این راستا در شروع سال جدید در دانشگاه‌ها شاهد رویارویی حراست با دانشجویان دختر برای تحمیل حجاب اجباری بودیم. به گزارش شوراهای صنفی دانشجویان کشور، در دانشگاه تهران به تازگی بنرهایی موسوم به «نظام‌نامه اخلاق» در سطح دانشگاه نصب شده اند که حاوی بندهای جدیدی در خصوص پوشش دانشجویان است. این نظام‌نامه هم چنین برای تمامی دانشجویان بصورت پیامک ارسال شده ‌است. همچنین حضور نیروهای زن حراست در گیت‌های پردیس مرکزی گزارش شده است. این افراد به اغلب دانشجویان بابت پوشش آنان تذکر داده و مدعی شده اند که دختران تنها با مقنعه در دانشگاه اجازه ورود دارند. در دانشگاه امیرکبیر نیز بنرهایی با موضوع پوشش دانشجویان در دانشگاه قرار داده اند. همچنین حراست گیت‌ها پوشش دانشجویان را در هنگام ورود وارسی می‌کنند و مانع از ورود بسیاری از آنان به بهانه پوشش می‌شوند. در دانشگاه هنر اصفهان نیز اطلاعیه‌ای مشابه درخصوص پوشش دانشجویان ابلاغ شده و در آن به مصادیق پوشش مناسب و‌ نامناسب اشاره شده است. ادامهٔ مطلب »

سالگرد قتل مهسا امینی اسم رمز انقلاب ، یاد آور  جمعه خونین سیستان و بلوچستان است.

قتل حکومتی مهسا ژینا امینی با  موجی از اعتراضات در شهرهای مختلف همراه شد و فریاد هایی علیه تبعیض ، ظلم و فقر مطلق  در سیستان و بلوچستان به رنگ خونین جمعه سیاه  زاهدان در آمد .
سرکوب اعتراضات مردم بلوچستان آن چنان بیرحمانه و شنیع بود  که منجر به کشته شدن  بسیاری از مردم حتی کودکان و نوجوانان شد و بی خانمانی خانواده هایی را به همراه داشت  که عزیزان و نان آوران شان  وحشیانه در تیر رس گلوله های جنایتکاران حکومتی قرار گرفتتد.

خشم مردم سیستان و بلوچستان، خشم مردم زاهدان تا آنجا شعله ور شد که ماهها هر هفته جمعه شاهد جمعیت وسیعی از مردم هستیم که به دادخواهی کشته شدگان جمعه خونین به کف خیابن آمدند و فریاد کشیدند.
» قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان «
و صدای انقلاب » زن زندگی آزادی » را در خیابانها فریاد کشیدند . ادامهٔ مطلب »

افزایش جنون سرکوبگران – بهروز سورن

در خبرها آمد که روز یکشنبه دوازدهم شهریور 1402 و بدستور فرزادی رئیس زندان اوین ماموران این زندان به بند هشت اوین وحشیانه هجوم برده و 9 زندانی سیاسی بنام های سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری، حسین گچلو، مسعودرضا ابراهیمی نژاد، لقمان امین پور، سامان یاسین (صیدی)، محمد شافعی و مطلب احمدیان مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند. این اقدام ضد انسانی در ادامه سیاست ایجاد رعب و وحشت عمومی جهت پیشگیری از برامد اعتراضات سراسری در آستانه سالگرد انقلاب زن, زندگی آزادی است که با قتل ژینا ( مهسا امینی ) آغاز شد. ایجاد فضای فوق امنیتی در محیط های اجتماعی بویژه در دانشگاهها و مدارس از مدتها قبل در دستور کار حاکمان اسلامی قرار گرفته است که هر روزه بر ابعاد آن افزوده میشود.

این اقدامات رژیم حتی در داخل زندانها نیز با ایجاد محدودیت های ارتباطی و ملاقات ها و فشار بر زندانیان سیاسی دیده میشود. هجوم اخیر گارد مزدوران آنها به بند هشت زندان اوین نیز تنها میتواند در این راستا ارزیابی شود. این زندانیان اغلب با اتهاماتی نظیر محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به حبس های طویل المدت محکوم بوده و یا در انتظار احکام سنگین هستند و بخشا سالهای طولانی در زندانهای جمهوری اسلامی بسر برده اند.حجم بالای سرکوب از سوی جمهوری اسلامی نشاندهنده موج گسترده و همگانی اعتراضات و مقاومت مردمی است که اگر چه پراکنده اما در مقاطع و نقاط عطف این مبارزات میتواند بهم پیوسته و نیروی عظیم اراده عمومی در برابر استبداد را عرضه کند.جمهوری اسلامی در گذشته نیز بارها و بارها در زندانهای کشور فجایعی آفریده است و از نظر مردم کشورمان بدور نمانده است. ادامهٔ مطلب »

مبارزه برای «زن، زندگی، آزادی» ادامه دارد

اتحاد کارگران انقلابی ایران: روز شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ سالگرد قتل حکومتی مهسا امینی روزی مهم برای جنبش انقلابی زن زندگی آزادی بود. در این روز مردم بار دیگر بر ایستادگی و پیگیری مسیر مبارزه انقلابی «تا پایان» و سرنگونی دیکتاتوری حاکم تاکید کردند. ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ برای حاکمیت نیز با توجه به تمهیداتی که به کار گرفت، قبل از هر چیز با وحشت شدید همراه بود.

در سالگرد قتل حکومتی مهسا امینی و در یک سالگی خیزش انقلابی زن زندگی آزادی، علی رغم تمام اقدامات پیشگیرانه رژیم و سرکوب ها و بگیر و ببندها مردم بار دیگر به خیابان آمدند. گروه بزرگی از خانواده‌های دادخواه، فعالین مدنی، سیاسی، اجتماعی و کارگری را بازداشت و راهی زندان کردند ؛ برخی شهرها را عملا محاصره کردند، گورستان ها را نرده آهنی کشیدند، در راستای ترور روانی معترضان اقدام به پخش گسترده شایعات و خبرهای جعلی کردند، اما هیچ یک از ترفندهای رژیم نتیجه مورد انتظار را به دست نداد. در سالگرد قتل حکومتی مهسا- ژینا امینی کسبه و مغازه داران در شهرهای مختلف کردستان و بعضی از شهرهای دیگر دست به اعتصاب زدند. و هم چنین با وجود سرکوب شدید نیروهای امنیتی و حضور گسترده ماموران در شهرها و خیابان‌های مختلف، در دست‌کم ۲۲ شهر ایران تجمعات اعتراضی پراکنده‌ای شکل گرفت. اعتصاب عمومی گسترده در شهرهای کردستان، بیش از هر چیز سند بیزاری مردم از نظام جمهوری اسلامی بود. تشدید تمرکز سازمانگرانه در جهت همگرایی نیروهای متشکل اردوی بزرگ کار، قطعا می تواند گامی در مسیر وسیع تر شدن دامنه اعتصاب عمومی، پیوند با جنبش مطالباتی و تقویت مبارزات مردمی در بستر جنگ موضعی کم شتاب کنونی مردم با دیکتاتوری حاکم شود. ادامهٔ مطلب »

چند نکته در باره جنبش دادخواهی و ویژگی های آن (یادداشت اول)

اتحاد کارگران انقلابی ایران: نظر به اهمیت جنبش دادخواهی موجود و همگرایی گسترده مبارزاتی در این جنبش، اتحاد کارگران انقلابی ایران در چند یادداشت به مختصات و ویژگی های جنبش دادخواهی و ارتباط آن با جنبش کارگری می پردازد.

   در میان جنبش های اعتراضی موجود، جنبش دادخواهی بی تردید یکی از گسترده ترین جنبش ها علیه موجودیت نظام جمهوری اسلامی است. رژیم جمهوری اسلامی در دوره های مختلف حیاتش، چه در مرحله آغازین که بر توهم گسترده توده ای تکیه داشت، چه اکنون که در اوج انزوا دست و پا می زند و با نفرت و اعتراض گسترده مردم روبروست، به اقتضای اولویت های حفظ اقتدار و امنیت خود، مختصات کنش های اعتراضی رویارو و مهار پی آمدهای سیاست های ویرانگرانه اش در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به شیوه های متفاوت اقدام به سرکوب گروههای مختلف معترضان و ناراضیان کرده است. کشتار ترکمن صحرا، قتل عام در کردستان، کشتارهای دهه شصت و بویژه کشتار تابستان 67، قتل های زنجیره ای شاعران، نویسندگان و دگراندیشان، قتل های محفلی، سرکوب اعتراضات 88، سرکوب اعتراضات درآویش گنابادی، شورش دی ماه 96، شورش تهیدستان در آبان 98 و سرکوب خیزش اعتراضی 1401 که هم اکنون با شدت جریان دارد، برخی از فرازهای برجسته سرکوب ها در دوران جمهوری اسلامی است. ادامهٔ مطلب »

دوزاری کجِ «ژنِ ناقل»! نادر فتوره‌چی

-ما نپرسیدیم ایشان کی جدول ضرب یاد گرفت، پرسیدیم چه کاره مملکت بود که در زمان وزارت شما، با 27 سال سن در هلند برای وزارت دفاع «شریک تجاری 2 میلیارد دلاری» پیدا می‌کرد؟

جناب آقای محمدرضا عارف، «سرلیست امید» در مجلس که البته نه تنها «رئیس» و «نائب رئیس» نشد، بلکه حتی برای «کمیسیون آموزش»هم رای نداشت،در اظهاراتی که بیشتر شبیه «پشت چشم نازک کردن» است تا «واکنش»، انتقادات شهروندان به «پُست و پلوخوری»‌های پسرش را «افاضه در فضای مجازی» خوانده و گفته است «در فضای مجازی از این مسئله سوءاستفاده شده و فرزند من نیز همیشه شاگرد ممتاز بوده و شاگرد اول کلاسش بوده ».
یا آقای عارف نمی‌داند «افاضه» چیست، یا هنوز متاسفانه با آنهمه «ژن خوب ناقل» دوزاری مبارک‌شان نیافتاده که مردم از لشگر «جغله بچه»های پر افاده مقامات در کرسی شهرداری و صدارت و مدیرعاملی و نمایندگی و «مقطع دکترای تجارت بین‌الملل» و … خون خونشان را می‌خورد و دیگر تحمل دیدن «موفقیت‌های ژنتیکی» این «نوگُلان کُت کمر کُرستیِ ته‌ریش دوروزۀ عرصه خدمت» که در «حالت عادی» بعید است بتوانند تنبان‌شان را به تنهایی بالابکشند را ندارند. ادامهٔ مطلب »

یادداشت کارگری اعتراض ششم ژوئن مدافعان کارگری در ژنو(سوئیس) به چه معنی است ؟ امیرجواهری لنگرودی

پرسش اولیه اینستکه ؛چرا در شهر ژنو (سوئیس) در برابر برپایی اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار ( آ.ال.او) در ژنو، و دیگر نقاط جهان در روز دوشنبه هفده (۱۷) خرداد برابر ششم ژوئن ۲۰۱۶به اعتراض می ایستیم؟

پرسش اولیه اینستکه ؛چرا در شهر ژنو (سوئیس) در برابر برپایی اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار ( آ.ال.او) در ژنو، و دیگر نقاط جهان در روز دوشنبه هفده (۱۷) خرداد برابر ششم ژوئن ۲۰۱۶به اعتراض می ایستیم؟

جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ برابر با ۰۳ ژوئن ۲۰۱۶

پرسش اولیه اینستکه ؛چرا در شهر ژنو (سوئیس) در برابر برپایی اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار ( آ.ال.او) در ژنو، و دیگر نقاط جهان در روز دوشنبه هفده (۱۷) خرداد برابر ششم ژوئن ۲۰۱۶به اعتراض می ایستیم؟

واقعیت امر اینستکه ، برپایه خبر منتشره  از سوی خبرگزاری دولتی ایران (مهر)، امسال نیزاز ایران » نمایندگان کارگران و کارفرمایان و دولت به اجلاس سازمان جهانی کاراعزام می شوند… در این رابطه غلامرضا عباسی ، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران اظهارداشت:» گروه ها تقریبا مشخص شده اند و اگر قرار باشد طبق مقررات بین المللی نفرات اعزام شوند باید از جانب کارگران ۹ نماینده، از طرف کارفرمایان ۹ نماینده و از سوی دولت نیز ۱۸ نفر به اجلاس بروند…» (مهر، سه شنبه ۲۸اردیبهشت۹۵) *.

برپایه اطلاعات موجود امسال هم شاهد برگزاری صد و پنجمين اجلاس سالانه سازمان جهانی کار می باشیم این اجلاس از روز دوشنبه ۱۰ خرداد۹۵ آغاز شده تا جمعه ۲۱خرداد ادامه دارد. در این میان همانگونه که در خبربالا آمده است ، نمایندگان جمهوری اسلامی در ترکیبی وسیع به مانند سال های گذشته در این اجلاس شرکت می کنند. به همین دلیل قراراست تشکل های حامی جنبش کارگری در ایران هفده خرداد  برابر با شش (۶) ژوئن اعتراض یکپارچه ای را در برابر مقر آی.ال.او درشهر ژنو در سوئیس برگزار نمایند. ادامهٔ مطلب »

فرهاد شعبانی:کارگران کردستان سالهاست که انتخاب خود را کرده اند. شرکت در این مضحکه انتخاب آنها نیست.

نظام شما و نمایشات ضد کارگری اش ارمغانی جزء بیکاری، مهاجرت کاری، کولبری و جان سپردن در مرزها، فقر، اعتیاد، تن فروشی اجباری، زندان و شکنجه و محرومیت فرزندانشان از ابتدائی ترین حقوق اولیه انسانی برای آنها نداشته است. بنابراین اطمینان داشته باشید که کارگران کردستان نه تنها در این مضحکه شرکت نخواهند کرد

نظام شما و نمایشات ضد کارگری اش ارمغانی جزء بیکاری، مهاجرت کاری، کولبری و جان سپردن در مرزها، فقر، اعتیاد، تن فروشی اجباری، زندان و شکنجه و محرومیت فرزندانشان از ابتدائی ترین حقوق اولیه انسانی برای آنها نداشته است. بنابراین اطمینان داشته باشید که کارگران کردستان نه تنها در این مضحکه شرکت نخواهند کرد

در روزهای گذشته شمار چشمگیری از مسئولین و مقامات مذهبی، کشوری و نظامی رژیم جمهوری اسلامی در کردستان، در صفی طولانی یکی پس از دیگری، به بهانه ها و در مناسبتهای گوناگون مردم کردستان را به حضور در پای صندوقهای رای گیری مضحکه انتخابات دعوت کردند. در این کمپین استیصال و درماندگی، از نماینده خامنه ائی گرفته تا امامان جیره بگیر جمعه، استاندار، فرمانداران، کارگزاران رژیم در مجلس و فرمانده هان سپاه پاسداران و سایر نهادهای ضد مردمی در کردستان شرکت دارند. این پروژه استیصال، ریاکارانه همچنان ادامه دارد و روز 15 بهمن ماه محمد رضا نعمت زاده مولتی میلیادر و وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت روحانی را به کردستان آوردند تا اینبار در یکی از بیابانهای حاشیه دهگلان کلنگ فریبکارانه دیگری تحت عنوان ساخت کارخانه که هزگز ساخته نمی شود اما، وجه مشخصه این ایام است را بر زمین بزند تا بلکه مردم کردستان را با چنین ترفندی نیز به پای صندوق های رای بکشانند. ادامهٔ مطلب »

مردم کردستان در مضحکه انتخابات رژیم شرکت نمی کنند

کارگران و مردم زحمتکش هیچگاه به اندازه این دوره، ماهیت و مضمون این گونه نمایش های انتخاباتی برایشان روشن نبوده است. توده های مردم کردستان می دانند کسانی که در این نمایش به نام نماینده آنان سر از صندوق های رأی بیرون می آورند، به مجلس نمی روند تا حقوق کارگران و مردم محروم را قانونیت بخشند، بلکه به این دلیل به مجلس راه می یابند تا قوانین استثمارگرانه تر و شرایط دشوارتری را بر مردم کارگر و زحمتکش تحمیل کنند.

کارگران و مردم زحمتکش هیچگاه به اندازه این دوره، ماهیت و مضمون این گونه نمایش های انتخاباتی برایشان روشن نبوده است. توده های مردم کردستان می دانند کسانی که در این نمایش به نام نماینده آنان سر از صندوق های رأی بیرون می آورند، به مجلس نمی روند تا حقوق کارگران و مردم محروم را قانونیت بخشند، بلکه به این دلیل به مجلس راه می یابند تا قوانین استثمارگرانه تر و شرایط دشوارتری را بر مردم کارگر و زحمتکش تحمیل کنند.

حزب کمونیست ایرا ن:دهمین دوره نمایش انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مضحکه انتخابات مجلس خبرگان رهبری قرار است به طور همزمان در 7 اسفندماه سال جاری برگزار شود. این بار نیز قرار است عناصری را که از فیلترهای شورای نگهبان عبور می کنند و سر از صندوق های رأی بیرون می آورند را به عنوان نمایندگان منتخب مردم معرفی کنند.
این گونه چشمبندی که نام انتخابات را بر آن نهاده اند، 36 سال قبل از همان روزی آغاز شد که برای مشروعیت بخشیدن به رژیم اسلامی رفراندومی برگزار گردید. سوالی فریبکارانه و پاسخ «آری یا نه» که برای این رفراندوم تعیین کرده بودند، به شیوه ای بود که گویا اگر کسی رای «آری» را به صندوق نیاندازد، به معنای آن است که طرفدار بازگشت رژیم پادشاهی است. علیرغم این فریبکاری آشکار، در آن زمان نیز مردم مبارز کردستان با هوشیاری کامل در رفراندوم شرکت نکردند و مشروعیت این رژیم را نپذیرفتند. بعد از این رویداد و در طول 36 سال گذشته، هیچ گاه انتخاباتی در ایران برگزار نگردیده است که با پایین ترین استانداردها و معیارهای شناخته شده دموکراسی در جهان سرمایه داری بتوان نام انتخابات آزاد بر آن نهاد. ادامهٔ مطلب »