مرگ ابراهیم رئیسی: چالش های تازه برای جمهوری اسلامی و فرصت های جدید برای مردم

از زمان اعلام خبر احتمال سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش در روز یکشنبه سی اردیبهشت ۱۴۰۳ و پس از آن اعلام خبر رسمی مرگ آنها به دلیل سقوط هلیکوپتر، موج گسترده ای از واکنش های داخلی و خارجی به راه افتاد. با  مروری بر این فضا، می توان دید که طیف گسترده ای از ایرانیان از خبر مرگ ابراهیم رئیسی استقبال کردند. برخی آتش بازی به راه انداختند، برخی دیگر رقصیدند، برخی نوشیدند و برخی هم در سطح شهر شیرینی پخش کردند.

با گذشت چهار روز از مرگ ابراهیم رئیسی و هیات همراه او در سقوط هلیکوپتر و تماس‌ها و تهدیدهای نهادهای امنیتی و اطلاعیه پلیس فتا برای ایجاد سرکوب، سانسور، کنترل شبکه‌های اجتماعی و مهار شادی مردم اما حکومت همچنان موفق نشده‌ است که جلوی شادی مردم از مرگ ابراهیم رئیسی را بگیرد. در طول این چند روز شاهد به راه افتادن سوژه‌هایی تازه توسط کاربران از نحوه سقوط، مرگ، اظهارنظر و حتی مراسم تشییع جنازه عضو هیئت مرگ و همراهانش هستیم. نام بردن از رئیسی به عنوان جلادِ شصت و هفت و قصاب تهران در ادبیات معترضان در شبکه های اجتماعی، گسترده و فراگیر بود و مرگ او بار دیگر جنبش دادخواهی را با واکنش شجاعانه خانواده های جانباختگان در افکار عمومی برجسته ساخت.

استفاده ابزاری از هنر و ادبیات برای چهره سازی از قصاب تهران

میزان واکنش ها در حدی بود که رئیس پلیس فتا برای بار دوم اطلاعیه‌ای تهدیدآمیز صادر و اعلام کرد که در سی و شش ساعت گذشته، هشتاد تارنمایی که او آنها را مجرمانه معرفی کرده، در فضای مجازی مرتبط با سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی شناسایی شده‌اند. او گفت که «طرح عملیاتی و بازدارنده پلیس فتا علیه شایعه سازان و برهم زنندگان امنیت روانی جامعه در حال اجراست.»

این مقام انتظامی جمهوری اسلامی همچنین در صحبت‌هایش ادعا کرد که پلیس فتا در سی و شش ساعت گذشته، پانصد و پنجاه رصد تخصصی از تارنماهای فعال در فضای مجازی انجام داده و هشتاد تارنمای مجرمانه شناسایی کرده که به گفته او از این تعداد برای سی و پنج تارنما، اقدام عملیاتی شامل «تذکر، احضار و ارجاع به مرجع قضاییگ صورت گرفته است. تهدیدها اما به همین جا خلاصه نشد و دادستان کل جمهوری اسلامی در یک بخشنامه به دادستان‌های سراسر ایران دستور داد با افرادی که به گفته او اقدام «به مخدوش کردن امنیت روانی جامعه و تشویش اذهان عمومی با انتشار محتوای خلاف واقع، نشر اکاذیب و توهین می‌کنند» برخورد شود.

بعد از این بخشنامه برای تعدادی از خبرنگاران در رابطه با پوشش اخبار سقوطِ هلیکوپترِ ابراهیم رئیسی و نوشته‌هایشان در شبکه‌های اجتماعی پرونده قضایی تشکیل شده و تعداد دیگری از کنشگران هم اعلام کرده‌اند که نهادهای امنیتی با آنها تماس گرفته‌اند و از آن ها خواسته اند استوری‌ها و یا فیلم‌ها و عکس‌های خود را از شبکه‌های اجتماعی حذف کنند.

همراه شدن مرگ رئیسی با اوج گیری جنبش دادخواهی علیرغم تداوم فشار و برخوردهای امنیتی با خانواده های دادخواه و گسترش اعدام ها و جنگ علیه زنان، صف بندی و رویارویی جدید میان مردم از یکسو و حاکمیت از سوی دیگر را نشان داد.

چهار روز پس از مرگ ابراهیم رئیسی و هیات همراهش، اتفاقات مهمی در کشور رخ داده و در حال رخ دادن است. در حالی که آنها اعلام کرده اند انتخابات در روز هشتم تیر برگزار می شود، این فاصله زمانی فرصتی به دست مردم داده تا رویارویی و صف بندی خود را گسترش دهند. زمانی بود که حکومت از هلاکت مهره هایش به عنوان فرصت هایی برای سرکوب مخالفان استفاده می کرد. آن گونه که مثلا انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفت تیر شال شصت را جمهوری اسلامی به فرصتی تبدیل کرد تا در زندان‌ها کشتار و اعدام زندانیان سیاسی را گسترش دهد. این معادله امروز و در پی چهاردهه حکمرانی و مبارزه و مقاومت مخالفان و گسترش اعتراضات مردم در برابر حاکمیت، بر هم خورده و فرصت تبدیل به تهدید شده است.

جمهوری اسلامی در سال‌های اول انقلاب با تکیه بر اکثریت مردمی که از این نظام حمایت می کردند، دست به زندانی کردن، شکنجه و کشتار مبارزین و انقلابیون وفادار به مردم زد که برای آزادی و برابری و عدالت اجتماعی می جنگیدند. پس از کشتارها هم، تقویت برنامه های ایدئولوژیک و فاشیستی و اجرای تعدیل اقتصادی و کشاندن لایه های وسیعی از مردم به زیر خط فقر و افزایش ستم و استثمار بیشتر را پی گرفت.

امروز جمهوری اسلامی در شرایطی است که حامیانش اقلیتی زیر ده درصد را تشکیل می دهند و اکثریت مردم با این نظام مخالفند. در این زمان و در فضایی که جامعه در سطوح مختلف متاثر از خیزش انقلابی مهساست و حس طغیان زیر پوست جامعه به حیات خود ادامه می دهد، جمهوری اسلامی در موقعیت سختی قرار گرفته است.

در چنین شرایطی برگزاری هر انتخاباتی، با تحریم گسترده مردم به نمایشی از شکست و تعمیق عدم مشروعیت آنان تبدیل می شود. «انتخابات» در حالی که  از جمله به خاطر پیگیری سیاست یکدست سازی قطعا محذوفان تشنه قدرت تازه ای را به صف دشمنان ولایت می راند و شکاف در بالایی ها را گسترش می دهد، فضای همدلی و همسویی گسترده ای میان بخش های هر چه  وسیع تری از مردم ایجاد می کند و امکان می دهد که با پرداخت هزینه کمتر، ضربه تازه ای به موجودیت بحران زده حاکمیت وارد شود. در واقع «انتخابات» فرصتی است تا بخش خاکستری جامعه همراه معترضان و دادخواهانی که در مبارزه با جمهوری اسلامی از پرداخت هزینه سنگین ابایی ندارند مشترکا به میدان آمده و همسو عمل کنند.

در شرایطی که حکومت مجبور است آرایش جدیدی به نیروهای خود بدهد، مجلس جدید خبرگان رهبری احتمالا مهم ترین مجلس از زمان تشکیل اش به شمار می رود، زیرا خامنه ای اکنون هشتاد و پنج ساله است. این مجلس هشت سال دیگر یعنی در نود و سه سالگی خامنه ای پایان می یابد. بنابراین باید رهبر آينده و جانشین خامنه ای را تعیین کند، که همین به گسترش یافتن احتمال حذف عمدی رئیسی  در مقابل مجتبی خامنه ای، دامن زده است. حدود یک ماه و نیم مانده به  انتخابات در وضعیتی که جناحهای حکومتی مثل گرگ بر سر تقسیم منابع قدرت و ثروت به جان هم افتاده اند، شرایط سختی برای حاکمیت بوجود آمده است. در این شرایط با گسترش اعتراضات جاری و تمرکز بر همگرایی و سازماندهی می توان رژیم را در عرصه های گوناگون به عقب نشینی واداشت.

اتحاد کارگران انقلابی ایران

سوم خرداد هزار و چهارصد و سه

بیست و سوم ماه می دوهزار و بیست و چهار

بیان دیدگاه

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.